مراکز سیاحتی
در اين شهر باستاني، با وجود تخريبها و ويرانيهاي بسيار كه از حوادثي نظير: فرسايش طبيعي، زلزله، تهاجم مكرّر اقوام غارتگر و حفّاريهاي غيرمجاز ناشي شده، هنوز هم آثار ارزشمندي از ادوار مختلف تاريخي برجاي مانده است. گرچه متأسّفانه، اغلب آنها و بهويژه آثاري كه در بخش كوهسرخ اين شهرستان واقع شده، در پيچ و خمهاي صعب العبور كوهها چنان از نظر دورمانده كه كمتر كسي بخت آنرا دارد تا از نزديك آنها را مشاهده كند.
در اينجا به اختصار به اهمّ آنها اشاره ميكنيم:
1- مسجد جامع كاشمر
»» ترشيز قديم به داشتن جامع هاي معتبر و معمور،زبانزد و مشهور بوده است،مقدسي در اثر ارزشمند خود احسن التقاسيم آورده است كه »شهر طرشيث مركز بشت جامعي دارد كه پس از جامع دمشق ثروتمند تر از آن جامعي نيست ،زيبا و پاكيزه است و اين در حالي است كه جامع دمشق را هنرمندان ايراني و هندي و رومي با هزينه اي معادل هفت سال ماليات شام ساخته بودند و هجده كشتي زر و سيم در آن صرف شده بود و دنياي شگفتي بود و زيبايي و ثروت و هنر . جامع شهر ترشيز از اين قرار جزو شگفتي هاي روزگار بوده است و كجاست اين مسجد؟ امروز بر اثر گذشت زمان هيچ اثري از آن باقي نمانده است.بناي كنوني مسجد جامع كاشمر از دويست سال پيش بر جاي مانده است،زماني كه عبد العلي خان و مصطفي خان روساي قبايل ميش مست،ترشيز را در اختيار داشتند (سال1213هجري قمري )
تركيب اصلي مسجد از آجر ساخته شده است بدون هيچ زينت و زيوري،مقداري از ايوان و محراب را با كاشي معرّق آراسته اند،كتيبه ها به خط استاد محمد اصفهاني و كاشيها كار استاد اسماعيل اذاني مي باشد.در قسمت بالاي محراب مقرنس كاري هايي از گچ سفيد و رنگارنگ به چشم مي خورد و تاريخ 1213در بيشترين قسمتهاي محراب و ايوان ديده مي شود.
تنها ايوان مسجد كه به صحن شمالي گشوده مي شود پانزده متر ارتفاع گرفته و عرض آن بيش از ده متر مي باشد.در طرفين اين ايوان دو شبستان وجود دارد كه با معماري قديمي ايران ساخته شده است،پوشش ها ضربي و ستون ها اغلب حجيم و جا گير است، قطر ستون ها بيش از پنج متر و ارتفاع آنها كمتر از سه متر است . سال اتمام اصل بنا 1205هجري قمري مي باشد و بفيه قسمت ها مانند كاشي كاري ها و گچ بري ها در سال 1213 ه.ق. پايان يافته است.
2ـ قلعه و غار آتشگاه
»» در قلعهي آتشگاه، در 12 كيلومتري شمال غرب شهر كاشمر(در حدود 6 كيلومتري شمال روستاي كسرينه) قراردارد. در حال حاضر، از اين قلعهي باستاني، تنها ديوارهاي مختصر و آثار غاري برجاي مانده است. دهانهي غار 70×120 سانتيمتر است كه توسّط انسان ساخته شده است. درازاي آن 90 متر و داراي دو شاخه است.
اين قلعه كه بنا بهنوشتهي مرحوم معين تا قرن هشتم هجري معمور بوده است، از يادگارهاي عصر ساساني است.
چنانكه پيش از اين گفتيم، با از بين رفتن آتشكدهي كشمر، شاهان ساساني به ايجاد آتشكدهي ديگري دست زدند كه همچنان در دامنهي جنوبي كوهسرخ، امّا كمي بالاتر از محلّ آتشكدهي باستاني كشمر، يعني در مجموعهي قلعهي آتشگاه بوده است.
گمانهزنيهاي چندتن از محقّقين و پژوهشگران حاكي از آن است كه احتمالاً ارتباطي بين آتشكدهي مزبور با آتشكدهي مشهور آذربرزين مهر، وجود داشته است. در اينكه اين ارتباط تا چه پايه است، بين آنان اتّفاق نظر چنداني وجود ندارد. به عبارت واضحتر، در حاليكه تعدادي از پژوهشگران معتقدند آتشكدهي مذكور همان آذربرزين مهر است، برخي ديگر، جايگاه آذربرزين مشهور را در دامنهي كوههاي ريوند سبزوار يا بينالود نيشابور، جستجو ميكنند.
3ـ سد شاهي (سدّ شش طراز)
»» اين سدّ در 25 كيلومتري غرب كاشمر قرارگرفته و از جادّهي اصلي، در حدود 5 كيلومتر فاصــله دارد. با توجّـه به روايــتهاي مختلف، همچنــين شيوهي ساختماني سدّ، بهنظر ميرسد اثر مذكور از آثار دورهي غزنوي باشد.
ديوارهي سدّ از سنگ شكستهي رودخانه و ملات آهكي ساخته شده است. طبقات رسوبي آن سُست شده ولي طبقات زيرين آن بسيار سخت است. شيوهي آبگيري از اين سدّ با ساير سدّهاي قديمي، اختلاف دارد. به نظر ميرسد آبهاي طغياني رودخانه از روي سدّ عبور ميكرده و به بستر رودخانه ميريخته است و شايد همين مسئله باعث شكستن بخش پاياني سد شده است.
طول تاج اين سد 35 متر و ارتفاع آن حدود 25 متر است و ظرفيت مخزن سد را ميتوان در حدود دو ميليون متر مربع تخمين زد كه بخشي از آن با رسوبات رودخانهاي انباشته شده است.
از جمله ويژگيهاي جالب توجّه سدّ مذكور، آب بخشان آن است كه با فاصلهي 5 كيلومتري در جنوب آن قرار دارد. اين آب بخشان، آب خروجي سد را به شش قسمت مساوي تقسيم كرده و از طريق كانالهايي به جهات مختلف انتقال ميدهد. از اين آب، روستاها و آباديهاي چندي همچون: مزده، حسين آباد، كندر، ارغا و جابوز استفاده ميكردند و ظاهراً وجه تسميهي شش طراز نيز به جهت همين آب بخشان آن است.
4- قلعهي گبرحصار
»» خرابههاي قلعهي موسوم به گبرحصار، واقع در شمال شرق روستاي خضربيگ بخش كوهسرخ (در حدود 27 كيلومتري شمال غرب ريوش)، از جمله مناطقي است كه ديرزماني مسكن و مأواي اسلاف اهالي منطقه بوده است. پيشينهي تاريخي اين قلعه را بين قرنهاي 5-2 هجري دانستهاند.
5- مدرسهي علميّهي حاج سلطان
»» اين مدرسه كه در مركز شهر واقع گرديده، متعلّق به عصر قاجار است.
اين اثر فرهنگي ـ مذهبي، با بافت معماري ايراني اسلامي خود، باوجود برخي نوگراييهايي كه در دهههاي اخير به منظور بهرهبرداري بهينه از آن صورت گرفته و به امكاناتي نظير: آب، برق و تلفن مجهّز شده، از معدود اماكني است كه كم و بيش، تا كنون سالم ودست نخورده مانده است.
گفتني است هماكنون اين مدرسه داير است و جـمعي از طـلّاب در آن سـاكن ميباشند، از اينرو امكان بازديد عموم از آن نيست.
6- خرابههاي ارگ قديم شهر
»» پيش از اين گفتيم در حدود دو قرن پيش از اين، ترشيز به شكل قلعهاي مستحكم، با حصار و برج و بارويي نفوذ ناپذير ساكنان خود را از گزند ياغيان و مهاجمان، مصون ميداشت. اگرچه اينك از دژِ ستبر و برج و باروي اطراف شهر اثري برجاي نمانده است، معالوصف، خرابههاي برجاي مانده از ارگ قديم شهر، يادآور عظمت اين شهر در عصر قاجار است. اين آثار با بادگيري كه پس از گذشت دهها سال، همچنان بر فراز آن خودنمايي ميكند، در ضلع شمال غربي ميدان مركزي شهر كاشمر قراردارد.
7- بقاياي قلعهي خضرآباد
»» در روستاي خضرآباد (بخش كوهسرخ)، در 30 كيلومتري شمال غرب شهر ريوش، بقاياي قلعهاي قديمي با مساحت تقريبي 10000 متر مربّع به چشم ميخورد. دورتادور اين قلعهي مربّع شكل، ديوار ستبري به ارتفاع 6 متر قرار داشته كه به وسيلهي چهار برج ديدهباني در چهارسوي قلعه محافظت ميشده است.
اين قلعه كه در حال حاضر اثر زيادي از آن برجاي نمانده است، تا چهارـپنج دهه پيش از اين مسكون بوده و باشندگان سالخوردهي روستا، فصلي از زندگي خود را در آن سپري كردهاند.
علاوه بر آثار فوقالذّكر، بايد به منازل قديمي، آب انبارها، كاروانسراها، ميلها و سنگنگارههاي چندي نيز اشاره كرد كه هنوز آثاري از آنها در گوشه و كنار اين شهرستان، به چشم ميخورد.
مراکز زیارتی
»» اين شهرستان نيز به سان بسياري از ديگر نقاط ايران، از بركت وجود علويان بهرهمند است و مقابر متبرّك چندي در اين ناحيه وجود دارد كه بهجهت انتساب اغلب آنها به فرزندان و نوادگان امامان معصوم عليهمالسّلام، مورد عنايت خاصّ مردم متديّن و ميهماننواز اين ديار قرار دارند و اكثر اوقات، به ويژه در ايّام سوگواري يا مناسبتهاي مذهبي، شاهد حضور چشمگير مردم و نذر و نيازهاي آنان در اين اماكن ميباشيم.
در خصوص علل حضور سادات علوي در ايران، نظرات مختلفي ارائه شده است. در مجموع نظر غالب بر اين است كه به دنبال شهادت امام رضا(ع) و انتقال مركز خلافت از خراسان به عراق، تعدادي از علويان، به هر دليلي، اعمّ از اينكه از تعقيب مأموران مأمون عبّاسي گريخته يا به قصد انتقام و قصاص خون امام و خويشاوند خود و يا… حجاز را ترك كرده، به ايران آمدهاند، امّا در ايران، در اثر جنگ و گريزهايي با مأموران و گماشتگان دستگاه خلافت، متواري شده و هريك در گوشهاي به شهادت رسيدهاند. از اين ميان، سيّد حمزه‹ع› و سيّد مرتضي‹ع› در ترشيز به شهادت رسيدند.
ذيلاً به چند مورد از مهمترين امامزادههاي شهرستان كاشمر اشاره ميكنيم:
1- امامزاده سيّد مرتضي‹ع›:
»» در فاصلهي 5 كيلومتري شمال كاشمر در دامنهي كوههاي معروف هفت شاخ، در منطقهاي ييلاقي و چشم نواز، بارگاه منوّري خودنمايي ميكند. اين بقعه، منسوب به امامزاده سيّد ابراهيم اصغر‹ع› است.
ابراهيم اصغر يا همان سيّد مرتضي، كوچكترين فـرزند امـام موسي الكاظم (ع) است. وي پس از شهادت برادرش امام رضا‹ع› به شهادت رسيده است.
در اين كه قبر مطهر اين آقازاده كجاست، بين سيره نويسان، اتّفاق نظري وجود ندارد. شهرهاي چندي نظير: بغداد، نيشابور، مشهد و … به عنوان محلّ دفن ايشان ذكر گرديده است.
در حال حاضر بر سر قبر امامزاده سيّد مرتضي‹ع› آرامگاه با شكوهي به سبك معماري عصر صفوي بنا شده است. در سالن مجاور مرقد مذكور، بر روي سنگي حجّاري شده، چنين آمده است: « باني اين مرقد شريف گرديد نوّاب عاليه شاهزاده خانم بنت غفران پناه شاهزاده كيخسرو ميرزا.» سال بناي فوق 1273 هـ.ق ذكر شده، امّا در فاصلهي سالهاي 1354-1356 هـ.ش بناي مزبور، تخريب و ديگربار به شكل معماري عصر صفوي، تجديدبنا گرديد.
درحال حاضر، طرح توسعهي مجموعهي سياحتي ـ زيارتي سيّدمرتضي‹ع با امكانات مختلفي از قبيل: زائرسرا، آشپزخانه، پارك، امكانات سرگرم كننده، بازار و… در دست اجراست.
مزار مذكور، همه روزه و بهخصوص در ايّام تعطيل، پذيراي خيل عظيمي از زائران و گردشگراني است كه از اقصي نقاط كشور و بهويژه شهرها و روستاهاي نزديك به آنجا مشرّف ميشوند. در همينجا، ضمن آرزوي قبولي طاعات و عبادات زوّار محترم، همگان را به عنايت بيشتر و حفظ بيش از پيش حرمت امامزاده فراميخوانيم.
2ـ امامزاده سيّد حمزه‹ع›:
»» در مركز شهر كاشمر، در باغي به مساحت حدود هشت هكتار، مشهور به باغمزار، بقعهي متبرّكي وجود دارد. درختان سرو چند صد سالهي كنار آن، حكايت از عنايت خاص مردم در سدههاي گذشته بدان مكان مقدّس دارد. اين بارگاه باشكوه منسوب به سيّدحمزه‹ع› پسر موسي الكاظم(ع) است.
هرچند اقوال ديگري نيز مبني بر دفن ايشان در امـاكن ديگـري وجـود دارد. حتّـي مقابر و آرامگاههايي هم با همين نام در سيرجان، قم، شيراز، مدينهي منوّره، چهار فرسنگي كربلاي معلّا و … وجود دارد. ولي برخي از مورّخين، قبر ترشيز(كاشمر) را واقعيتر ميدانند. چنانكه در كتاب عالمآراي عبّاسي آمده است: به اتّفاق جمهور عالمان انساب، از اولاد نامدار حضرت موسي كاظم‹ع›، امامزاده عالي مقام ابوالقاسم حمزه‹ع›، بهقول اصحّ، در سوسفيد ترشيز مدفون و مرقد شريفش، مطاف مردم آن ولايت است.
در خصوص معماري آرامگاه مذكور بايد گفت نما و ساختمان اين بقعه به شيوهي معماري عصر صفوي است. اين بنا در طول زمان، بر اثر فرسايش طبيعي، تخريب شده و سپس در فاصلهي سالهاي 1354- 1356 هـ.ش مجدداً تعمير و بازسازي شده است.
ضمناً قبور جمعي از گلگون کفنان شهید نیز در صحن و جوار بارگاه امام زاده« واقع است.
3ـ آرامگاه شهيد مدرّس:
»» در ضلع حنوبي شهر كاشمر، مردي آرام سر بر بالين خاك نهاده است كه سالها نستوه و استوار، خوابهاي شيرين رضاخان را آشفته ساخته و الگويي بيبديل براي نسلهاي آينده گريده است. او كسي نيست جز سيّدحسن مدرّس. چنان که پيشتر گفتیم، آيت الله سيّدحسن مدرّس در سال 1316 هـ.ش در كاشمر به شهادت رسيد. مقبرهي وي، تا چند سال پس از شهادتش رونقي نداشت. تا اينكه در سال 1320 هـ.ش حكومت رضاخان زوال يافت و مردم از فرصت پيش آمده در جهت ساخت آرامگاهي براي آن اقدام كردند. با همّت مردم در سال 1325 هـ.ش باغات اطراف خريداري شد و مقبرهي كوچكي بر سر آن ايجاد شد.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، به فرمان امام خميني‹ره›، مسؤوليّت تعمير و بازسازي آرامگاه مذكور، به آستان قدس رضوي محوّل گرديد. اين تصميم خردمندانه، تحوّل بزرگي را در زمينههاي مختلف عمراني، فرهنگي و گردشگري درپي داشت.
در حال حاضر، آرامگاهي زيبا با دو صحن شمالي و جنوبي، جمعاً به مساحت 7000 متر مربّع، بر سر قبر شهيد مدرّس ايجاد شده است. علاوه بر آن كتابخانهاي به ظرفيّت حدود 28000 جلد كتابـ مجهّز به تالارهاي مطالعاتي مجزّا و موزهي اختصاصي شهيد مدرّس، حاوي اسناد و مداركي از زندگي و مبارزات اين مرد بزرگ، همه روزه مرجع جمعي از شهروندان كاشمري و زوّار و گردشگران شهرهاي مختلف ايران است. جداي از نام و آوازهي شهيد مدرّس، آنچه بر شكوه و معنويّت اين مجموعه افزوده است، قبور جمعي از شهداي گلگون كفن اين شهر است. مردان بيريايي كه ترجمان عشق بودند و اسوههاي حميّت و مردانگي.
»» افزون بر آنچه در اينجا به معرّفي آنها پرداختيم، بقاع و مزارات ديگري نيز در روستاهاي اين شهرستان وجود دارد كه برخي از آنها منسوب به ذُرّيّهي پاك ائمهي اطهار‹ع›، بهويژه امام موسيالكاظم ‹ع› ميباشد. از آن جملهاند:
امامزاده سيّد ابراهيم‹ع›؛ بخش مركزي، روستاي ميرآباد.
امامزاده سيّدمحمّد‹ع›؛ روستاي زنده جان، حدود دو كيلومتري شهر كاشمر.
مزار رويين؛ واقع در روستاي نامق از بخش كوهسرخ.
مزار پير اسحاق؛ در دهستان اسحاق آباد، واقع در 7 كيلومتري شهر كاشمر.
و ...
مراکز اقامتی
1- زائر سرای امام زاده سید مرتضی
2- زائرسرای آرامگاه شهید مدرس